سلام دوس جونیا.خوبین خوشین سلامتین؟خب خداروشکر.❤❤❤😉
به قسمت دلنوشته های منوقلمم خوش اومدین...اینجا دلنوشته های خودم ویارهمیشگیم جناب قلم رو براتون به اشتراک میذارم.امیدوارم خوشتون بیاد .
درضمن :
کپی=ممنوع
🚫🚫🚫
{چون کلی واسشون زحمت کشیدم.}
درضمن این پست هرباربه روز میشه :)
زمستان را دوست دارم....به خاطر آن سرمای دلچسبش....به خاطرآن زیبایی های بی نهایتش...تا به حال به دانه های برف دقت کرده ای؟!کمی دقت کن...میبینی که چقدر زیبا و خرامان خرامان خودرا در آغوش زمین رها میکنند؟!انگار که باهم مسابقه گذاشته اند تا ببیند کدامشان زودتر به آغوش مهربان زمین میرسند!!!من اسم این دانه های قشنگ و بازیگوش را سفیدک کوچولو گذاشته ام، توچطور؟!
آخ که چقدر در این هوای سرد زمستانی ،یک فنجان چای داغ میچسبد!!راستی تابه حال به بخار های فنجان چای گره خورده در دستانت دقت کرده ای؟!میبینی که چقدر زیبا درجلوی چشمانت در هوا نقشی مبهم و پیچیده میبندند وناگهان چقدر زود عمرشان سر می آید و محو میشوند؟!
درمیان این همه سرما،آن گرمای دلچسب زیرپتو راتجربه کرده ای؟!
به زمین زیرپایت نگاه کن...ببین که قطره های آب چطور یخ بسته اند!همانطور به آنها خیره میشوی و فکراینکه بروی و به یاد دوران کودکی ات روی آنها سرسره بازی کنی مانند برق و باد از ذهنت عبورمیکند!!!
.....
فقط کمی دقت لازم است...کمی دقت و تامل در این همه زیبایی و شگفتی فکرت را به سمت خالق آنها سوق میدهد:خداوند یکتا و مهربان....
وتنها یک جمله میتوانی به زبان آوری:
خدایا.....شکرت.....!
#مهتاب نوشت