۰۶
شهریور
سخت است دنیایت یک نفر باشد
و
توهمان یک نفر راهم نداشته باشی...
گاهی آنقدربغض داری
که
فقط باید مرد باشی
تا
بتوانی گریه کنی...
خدایا!
این روزها که تموم شد
میام
میزنم روشونت ومیگم:
جنبه رو حال کردی؟!
نقاش خوبی نبودم
اما
این روزها به لطف توانتظار
را
دیدنی میکشم...
ناله هایم را فقط خودم میشنوم
گوش هایت را تیز نکن...
تنهایی بی صداست...
همه چی داشت خوب پیش میرفت
تا اینکه
بزرگ شدیم...
هرگز تمامت را برای کسی رو نکن؛
بگذاردست نیافتنی باشی...
آدم ها تمامت که کنند،
رهایت میکنند....
به مدت تمام دلتنگی هایم به من بدهکاری...
وعدهٔ ماباشد روزی
که
دلتنگم شوی...
گریه کارکمی است برای توصیف نداشتنت...
دارم به رفتارپرشکوهی مثل
"مرگ"
فکرمیکنم...
تیغ روزگارشاهرگ کلامم
را
چنان بریده
که
سکوتم بند نمی آید...
خدایا!
یه مرگ بدهکارم
و
هزار آرزوطلبکار...خسته ام...!
یا
طلبم رابده
یا
طلبت رابگیر...
!!!